☾ღ✴Мâħƙõɱ ßƹ £şħǵħ✴ღ☽ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ
ܓܓ✘ฟƹใčõ൩ Ƭô ʍƴ ฟêƅ✘ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
ترســو بودی ، کلمات هم بازیچهء من و تو شده اند ! بوی گند خیانت تمام شهر را گرفته ! حرفش را ساده گفت: من لایق تو نیستم! دختر گفت: بشمار پسرک چشمانش را بست دیگر بازی بس است ! شک کرده بـودم کسی بین ماست ! پچ پچ دوستت دارم های تو در گوش او به گوشم میرسد ! بازیچــه ام یا باز بچــه فرضم کرده ای ؟! مـَــن ﻭﻗﺘــــــــﯽ ﯾـﻪ نَــــــفَــــــــرو ﻭﺍﺳــــــﻪ ﺑــقــیــــه عده ای مثل قرص جوشانند من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم : به بَضیآم بآیَد گُف: عَزیزَم چِرآ بیکآر نِشَستی؟ بیآ بآ اِحسآسآته مَن بآزی کُن… . . . نــــــَخ دادن هَمــــــــیشـــــه هـَـــــم^ بــــــَـــد^ نیـــســت بــــه بـــَــعــــــضــــیــا بایـَــــــد نــــــــَخ داد تا ^دَهَــنـــــشــونو^^ بـِــــــدوزَن^ . . . هرزگے مختص بـــﮧ تـטּ فروشے نیست ربطے بـﮧ جنسیت هم نـבاره ڪﮧ همیــטּ از اعتماב ڪسے سوء استفاבه ڪنے … هرزه اے همیــטּ ڪﮧ بــﮧ בروغ بگے בوستت בارم … هرزه اے همیــטּ ڪﮧ خیانت ڪنے … هرزه اے اگــﮧ میخواے تــטּ فروشے بڪنے صاحب اختیار بـבنتے اما هرزگے نڪــטּ چوטּ از احساس و آبرو و غرور בیگراטּ بایـב مایـــﮧ بذارے!!! ابراهیم نیستم ... اما غرورمو قرابنی کسی کردم که ... ارزش گوسفندم نداشت...! . . . مهلت بده. میروم.... فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم...! . . . هوای فاصله سرد است. من از کلاف دلم برایت خیال گرم میبافم...! . . . خواستم زنده بمانم.*****.غم یاران نگذاشت خواستم غم مخورم.*****. دوری خوبان نگذاشت! . . . تنها یک خدا حافظی بی دلیل... دل تمام سلام هایم را شکست...! . . . سلامی کن به خداحافظیت قسم دلم برایت تنگ شده ...! . . .
جاده خیانت را برایت تنگ و تاریک و ترسناک کرده ام
امـــا . . .
چه شجـــاع شده ای . . .
.
برچسبها:
من برایِ تو می نویسم
تو برایِ او می خوانی.. .
برچسبها:
مردهای چشم چران
زن های خائن
دخترهای شــ ــهـ ـو تــ ــی
و پسرهای شــ ـهــ ـو تـــ ـی تر!
… پس چه شد … ؟
چیدن یک سیـبـــــــ ـ و اینهمه تقـــاص ؟
بیچاره آدمــــــــــ . . . بیچاره آدمیتــــــــ . . .
برچسبها:
اما نمیدانم خواست لیاقتم را به من یادآوری کند یا خیانت خودش را توجیه!؟!
برچسبها:
و شروع کرد به شمردن: یک…دو… سه …چهار…..
دخترک رفت پنهان شود
آن طرفتر پسردیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند،
برّه شد و با گرگ رفت
پسرک قصه هنوز می شمارد…
برچسبها:
بیا شمشیرها را کنار بگذاریم ،
دستهایمان را بشوریم و چیزی بخوریم
اما …
چرا دستهای تو خونیست و پشت من می سوزد ؟ . . .
برچسبها:
حالا یقین دارم “مـ…ــن” بین دو نفر بودم !
چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!
.
.
.
تن من زخمی است…
یک خراش کمتر یا بیشتر
چه فرقی دارد…؟!
راحت باش!
.
.
.
جدیداً اسم خیانت شده یه اشتباه …
که باید ببخشی و فراموش کنی وگرنه محکوم میشی به کینه ای بودن!
برچسبها:
برچسبها:
کَـســـیَــــــم ﮐــﻪ
ﺩﻭﺳــــــــــﺖ داشتـــه بــــاشَـــــــــــــم
ﻧﻤــــــــﺎﺯ مِــــیِـّــــــتــــــــ
برچسبها:
خیابانهای تنهایی ، دلی ولگرد می خواهد
و آوازم بدون تو ، سکوتی سرد می خواهد
برایت مرده بودم تا ، برایم تب کند قلبت
ولی حتی نپرسیدی “ دلت همدرد می خواهد ؟”
برچسبها:
در لیوان آب که بیاندازیشان
طوری غلیان کرده و کف می کنند
که سر می روند اما
کافی است کمی صبر کنی
بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند
برچسبها:
هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به “حماقت” من ، من به “پست” بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود …
.
.
.
خیلی از یخ کردن های ما
از سرما نیست …
لحن بعضی ها زمستونیـــــــــه …!
.
.
.
با موجودات عجیبی زندگی میکنیم !!!
موجوداتی که تنها با “بی محلی” آدم می شوند …
.
.
.
دردم این است که درکت به دردم نمی رسد …!
.
.
.
هــــــــی تــــــــــــو !
از اینکه امروز مورد توجه هستی خوشحال نباش
تیتر اول روزنامه امروز
کاغذ باطله فرداست…
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
طراح : صـ♥ـدفــ |